ریحانه فرشته کوچک

رمان کودک روباه زرنگ، پارت ۱

1400/3/17 13:21
نویسنده : reyhaneh
43 بازدید
اشتراک گذاری

در دره سبز و خرمی سه مزرعه دار زندگی می کردند که خیلی ثروتمند بودند ؛ ثروتمند و شرور. در حقیقت آنها شرورترین و خسیس ترین آدمهای روی زمین بودند. اسم آنها باگی و بانس و بین بود.باگی در مزرعه اش مرغ پرورش می داد و هزاران مرغ در مرغداری اش داشت. او خیلی چاق بود؛ چون در هر وعده، صبحانه، نهار و شام، سه مرغ پخته می خورد. بانس در مزرعه اش هزاران اردک و غاز داشت. او قد کوتاه و شکم گنده بود. قدش آن قدر کوتاه بود که اگر در کم عمق ترین قسمت هر استخری در دنیا هست، می ایستاد، باز هم چانه اش زیر آب می ماند. غذایش کلوچه و جگر غاز بود.جگر ها را له می کرد و در وسط کلوچه می گذاشت. همیشه هم ، بعد از خوردن این غذا دل درد می گرفت و اوقاتش تلخ می شد. بین، در مزرعه اش بوقلمون و درخت سیب پرورش می داد. مزرعه او پر از درخت سیب و بوقلمون بود. او اصلا غذا نمی خورد و فقط شربت سیب سر می کشید. از لاغری به باریکی یک مداد بود ؛ ولی از دو مزرعه دار دیگر با هوش تر بود. بچه ها هر بار این سه نفر را می دیدند، این شعر را برایشان می خواندند : باگی و بانس و بین یکی چاق و یکی کوتوله و یکی لاغر این شرور های بد جنس هر کدامشان یک شکل هستند ولی همه شان در خسیسی یکجورند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)